نفسگیرترین تابستانِ نیشکر؛
تراژدی «مرگ نیها» تکرار نشد/غلبه اراده و تخصص بر اهریمن خشکسالی
خشک آمد کشتگاه من؛ باران که نبارید، زمینها خشکید و کشتها «جوار به جوار» پژمرد.
۱)
بیسابقهترین خشکسالی در نیم قرن اخیر؛ این توصیف عالیترین نهاد «تصمیمات آبی» کشور است از وضعیت آخرین سال قرن؛ سالِ خشک، سال بیباران و سال بد برای کشت و زراعت. سالِ سوگواری کشتگاه، سالی که کشاورز «آه» در بساط نداشت و دهان خشک زمین رو به آسمان باز ماند.
۲)
خشک آمد کشتگاه من؛ باران که نبارید، زمینها خشکید و کشتها «جوار به جوار» پژمرد. اهریمن خشکی در خشکسالی بیسابقه، مثل بختک بر نخلستانهای شکربار و مزارع نیشکر ِشکرشکن افتاد و زیر بار غمِ سنگینِ بیآبی، خمیده قامت، شیرینیشان به تاراج رفت.
۳)
خشکسالی؛ غول خفتهای که مانند سال ۹۷، در تابستان امسال هم بیدار شد و حالِ خوزستان را ناخوش کرد. تازیانهی بیآبی، زردی را بر رخسار سبز نیشکر نشاند و شیره جانش را گرفت. تابستان ۱۴۰۰، نفسگیرترین تابستانِ نیشکر بود؛ نجوای عطش نیشکر در هُرمِ نفسهای سوزان، پیچید و «بارحِ تموز»، زمین زیر پایش را تَرَک داد و هیولای ریشهخوار را به جانِ ریشهها انداخت.
۴)
تابستان ۹۷، سالِ سقوطِ آزادِ تولید در پَر پَر شدن جوانههای نیشکر بود، سالی بد که با نزول تولید تا مرز ۳۰۰ هزار تن، کامِ ایران تلخ شد. نیشکر زیر شلاق خشکسالی قامتش خمیده شد و اندوهی سهمگین، ترنّم شیرین را از دشت خوزستان ربود و تراژدی «مرگ نیها» رقم خورد.
۵)
تابستان سال ۱۴۰۰؛ «بیسابقهترین» سال بیآبی. نفسگیرتر از تابستانِ ۹۷، اما «بدون» تکرارِ تراژدی غمانگیز «مرگ نیها». درهمآمیختگی «تجربه» دیروز و «تخصص» امروز، از تکرار یک تراژدی جلوگیری کرد. ریشههای نیشکر در «نسیم بَرینِ» توامانِ تجربه و تخصّص، حفظ شد و تولید در خشکترین سال پایانی قرن، به نسبت سال ۹۷، رشدی چشمگیر یافت.
۶)
جنگ ارادهها؛ غلبه بر تازیانه بیرحم خشکسالی. عرصه عرصهی همتها و پشتکار است و توکل. ساحتِ چنگ و دندان در سنگر تولید برای نشاندن ردایی سبز بر شانههای زمین. و تبلور عزم جاودانه مردان نیشکر در این سرود: اگر به ناخن و دندان و گر به چنگ بکاوم/ شکر زخاک برآریم…